چقدردوستت دارم ؟ بگذار بشمرم تو را به عمق و عرض و طول دوست دارم
با احساسات
نامريي
به اندازه ي پايان هستي من تو را مثل هر روز دوست دارم
مثل نياز انسان به افتاب و شمع تو
را
آزادانه دوست دارم
مثل تلاش انسان براي رسيدن به حق تو را خالصانه دوست دارم مثل
احساس
بعد از دعا تو را با اندوه قديمي و ايمان کودکي ام دوست دارم
با عشقي که سال ها گم کرده ام با
نفسم و با معصوميت خالصانه ام با اشک ها لبخند ها و تمام هستي ام
تو نباشی چه امید ی به دل خسته ی من
تو که خاموشی بی تو و شام و حر چه کنم با غم تو
چه کنم با دل تنها که نشد باور من
تو و ویرانی،خاموشی
کوه ام مگر چه کنم با غم تو
چه کنم با دل تنهام؟
چه کنم با غم دل؟
چه کنم با این درد؟
دل من ای دل من